دلت اختر نشین پهنه آب فروغ بیدریغ کرم شبتاب عروج ماه در تنگی بلورین گذار قوی، در دریای مهتاب شبیخون چون زدی بر خانه دوست کَنی از پیکر خود جامه و پوست رفیق نیمه ی ره، اهرمن خوست رفیق راه، بس زیبا و نیت باد بود و خانه اش با باد رفت شادآمد، با دلی ناشاد رفت گُلسِتانی بود و شد خاشاک و خس زمهریری گشت و بی فریاد رفت 2020/24/12 آرلینگتن، تکزاس
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت